تا نهان سازم از تو بار دگر
راز این خاطر پریشان را
می کشم بر نگاه راز آلود
نرم و سنگین حجاب مژگان را
دل گرفتار خواهشی جانسوز
از خدا راه چاره میجویم...
پارساوار در برابر تو
سخن از زهد و توبه میگویم
آه...هرگز گمان مبر که دلم
بازبانم رفیق و همراه است
هرچه گفتم دروغ بود،دروغ
کی تورا گفتم انچه دلخواهست
تو برایم ترانه میخوانی
سخنت جذبه ای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانه تو
از جهانی دگر نشان دارد
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل "اری" و "نه" به لب دارند
ضعف خودرا عیان نمیسازند
رازدار و خموش و مکارند
آه من هم زنم،زنی که دلش
در هوای تو میزند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال...
برچسبها:
نوشته شده در برچسب:,ساعت
11:4 AM توسط فرشته| نظر بدهيد

آخرين مطالب
Design By : MohammadDesign.IR |