خسته

تنها فرشته زمینی

خسته ام ...خسته تر از همیشه...

تا کجا باید برم؟خدا!تو میدونی؟اگه تو نمیدونی پس کی میدونه؟تا کی خودمو گول بزنم که آره منم دارم زندگی میکنم؟تا کی به روی دنیا با ید لبخند بزنم!تا کی به سلام های بی هدف جواب بدم ؟ تا کی واسه زنده موندن باید غذا بخورم؟تا کی باید واسه یه لقمه نون بدوم؟تا کی باید واسه آینده ای که نمیدونم کجاست برنامه ریزی کنم؟ تا کی هر روز صبح باید بیدار شم و تو یک چشم بهم زدن دوباره بخوابم؟ تا کی قراره این نفس کشیدن های تکراری ادامه داشته باشه؟تا کی این نمایش قشنگت ادامه داره ؟ تا کی من باید به بازی کردن تو نقشم که اتفاقا خیلی دوستش دارم ادامه بدم؟!اون بالا نشستی میگی خوب سر بنده هامو گرم کردم ! نه؟؟؟یکی سرگرم عشقشه یکی سرگرم پولشه یکی سرگرم ... کلا بایدم افرین به خودت بگی بخاطر این خلقت!!چرا وقتی دنیا رو خلق کردی حرفی به خودت نزدی؟! روت نشد؟میدونستی بنده هات رو به لجن میکشه؟میدونستی بنده هات رو ازت دور میکنه ؟مثلا میخواستی بدونی که کدوم یکی از بنده هات قید دنیا رو میزنه و میاد پیش تو؟؟فکر کردی معلوم نیست گلچین کردی واسه خودت؟!یه چند تا رو واسه خودت بر میداری و بقیه هم به جهنم...خوب بالاخره باید اون جهنم خراب شده یه جوری پر شه دیگه نه؟؟!چرا جمع نمیکنی بساط این دنیای کوفتی رو ؟! تو که  میبینی بنده هات خودشون رو که هیچی ، دارن همدیگه رو هم به ... میکشن ، نشستی فقط قهر و غضب میکنی؟!بابا دمت گرم یکم انصاف داشته باش...

میدونم دوستم داری ! به مولا میدونم اما منم آدمم ... دل دارم ... میفهمی دردم رو ؟ میشنوی صدای دلم رو که هر روز داره زیر دست بندتت خرد میشه و هرشب چسبش میزنم... دیدی جاش رو؟؟ دیگه نمیتونم!بریدم...کی میخوای ببری منو؟

ببخش یکم عصبانی شدم ... آره! توکه بزرگی ببخش!!

 




برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در برچسب:,ساعت 6:18 PM توسط فرشته|

آخرين مطالب
» در فراسوهای مرزهای تنت تورا دوست میدارم
» یک ساعت مانده به قیامت
» اینجا هوا سرد است
» خبربد!
» بی بهانه باور کن
» باور من ...
» مهربانم...
Design By : MohammadDesign.IR